دوستی چه قانونهایی درد؟ برای ساخت یک دوستی قوی، پربار و بادوام از چه رهنمودهایی باید استفاده کرد؟ در این مقالات به این سوالات و چندین سوال دیگر پاسخ می دهیم.
درمورد عشق و روابط خانوادگی مقالات زیادی را در این سایت مطالعه کرده اید، اما درمورد دوستی اطلاعات زیادی ندارید. اما چرا؟ آیا دوستان نقش کمرنگ تری در زندگی ما دارند؟
اکثر ما طوری به دوستی نگاه می کنیم که انگار قابل جایگزین، موقتی و کم ارزشتر از خانواده و روابط عشقی ماست. البته تصدیق می کنیم که طول و دوام دوستیها معمولاً کمتر از روابط شما با اعضای خانواده، همسر یا رابطه عشقیتان است اما آیا نقش آن در خوشبخت کردن و حمایت از ما هم ضعیفتر است؟ باید بگوییم که خیر. مخصوصاً درمورد افراد مجرد اصلاً اینطور نیست.
هیچ کس دیگر در زندگی شما چالش ها و فواید مجرد بودن را نمی فهمد و درک نمی کند مگر بقیه افرادی که خودشان مجرد هستند. اعضای خانواده و دوستانی که اکثر عمر خود را متاهل بوده اند از جدالها و لذت های مجرد بودن خبر ندارند. به همین دلیل است که دوستی با افراد مجرد جنبه ای حیاتی از موفقیت در تجرد است. به همین دلیل هم هست که قانون های دوستی برای شاد بودن و لذت بردن از دوران مجردی لازم است. بااستفاده از آن قانون ها و رهنمودها می توانید با حفظ استقلال کامل، از دوستی و زندگی خود لذت ببرید.
ادامه مطلب...
ادامه مطلب...
مترسک داشت فکر میکرد که خوشبخت ترین مترسک دنیاست
چون تازه با یک کلاغ کوچولو دوست شده بود:
- من خیلی تنهام آخه فقط شبیه آدمام ولی اونا من و از خودشون نمی
دانن آخه فکر می کنن من جون
ندارم.پرنده ها هم فکر می کنن من آدمم می ترسن و پیشم نمی آن.
- خوب من هم خیلی تنهام چون سیاهم پرندهای دیگر باهام دوست
نمی شن.
- باز هم می آی بهم سر بزنی؟ آخه خیلی تنهام.....
- آره هر روز می آم ما خیلی خوشبختیم که هم دیگر را پیدا کردیم...
ولی صدای کشاورز تمام رویای مترسک و کلاغ را خراب کرد:
-خانم فردا یادم بنداز این مترسک را بسوزونیم هم سرما داره شروع می
شه هم پرندها ازش دیگر نمیترسن.
بعد هم با چوب افتاد دنبال کلاغ ولی اشک کلاغ برای مترسک اولین و
آخرین هدیه عمرش بود که روی لباسش باقی مونده بود.
دیری ست که از دشنه و دشنام به دورم
من ماهی خو کرده به این تنگ بلورم
از دوستی دشمن و از دشمنی دوست
گهواره ی لذت شده چون ذلت گورم
***
پرورده ی نازم؛ چه نیازم به پری ها؟
حالا که خود ماه در افتاده به تورم
پیشانی ات ای دوست جهان تاب تر از پیش
آیینه ی مصداقم و وابسته ی نورم
نه غوره، نه انگور! شرابم بکن ای عشق!
یا بی نمکم این همه یا آن همه شورم
ای آینه! هم صحبت من باش که دیری ست
بی سنگ صبور است دل تنگ صبورم